موج وبلاگی دوست شهیدت کیه !؟

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
لینک دوستان
آخرین مطالب
امکانات




مشاهده و دریافت کد
داستان موسی(ع)::
نویسنده : یازهرا
یکشنبه 92/9/3
نظر

در مسجد شهرک دارخوین مراسم دعای کمیل بر پا بود.

شهید تورجی زاده، فرمانده گردان یا زهرا(س) ضمن خواندن دعا، قص? حضرت موسی(ع) را نقل کرد

که از خداوند طلب باران کرده و باران نازل نشده بود.

بعد که علت را جویا شدند معلوم شد فردی گناه کار در میان جمع است.

حضرت موسی(ع) قبل از آن که دوباره دست به استغاثه بردارد از شخص عاصی خواسته بود که مانع رحمت نشود و جمع را ترک کند.

در همان اثنا، باران بارید و دعای حضرت مستجاب شد.

گویا معصیت کرده به توفیق توبه رسیده بود.

تورجی زاده به همان ترتیب استدعا کرد فردی که خود را صاحب گناهی نابخشودنی می داند از میانه برخیزد و برود شاید به این وسیله خواست? حاضران منقلب در مجلس به نتیجه برسد.

صلابت سکوت اهل حال و سنگینی اخلاص در کلام شهید تورجی زاده تمرکزی به جلسه داد و همه در حالت خلسه فرو رفتند.

در چنین شرایطی یک نفر بخت برگشته که ظاهراً در طول مدت دعا و راز و نیاز حواسش کاملاً جمع امور مربوط به خود بود از قلب جمعیت برخاست!

یک مرتبه هم? سرها به سوی او برگشت.

در همان نگاه نخست همه می دانستند که او احتمالاً بی گناه ترین فرد آن مجموعه است و این وضع را بدتر کرد،

در یک چشم به هم زدن، به خودش آمد، حالا نه راه پس داشت نه راه پیش، برود ، چگونه برود؟

بماند و بنشیند جواب آن همه نگاه پر از شیطنت را چه بدهد؟ خودش را شل کرد روی زمین و خلایق منفجر شدند.


.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
یــــــــا زهــــــرا
نام: محمدرضا تورجی زاده
تولد : 23 تیر ماه 1343
فرزند: حسن
شهادت: 5 اردیبهشت 1366
محل شهادت: بانه _ منطقه عملیاتی کربلای 10
محل دفن:گلزار شهدای اصفهان
روبروی فروشگاه فرهنگی شاهد
حرف دل
روی قبرم بنویسید که خواهربودم
سالها منتظر روی برادر بودم
بنویسید گرفتار نباشم چه کنم؟
روی قبرم بنویسیدجدایی سخت است
اینهمه راه بیایم،تو نیایی سخت است
یوسفم رفته و از آمدنش بیخبرم
سالها میشود و از پیرهنش بیخبرم
نوای یار
طلا روی طلا
شهید محمدرضا تورجی زاده
وب های مرجع همکار
آرشیو ماهانه
منو اصلی
نویسندگان

Up Page
ابزار و قالب وبلاگکد پرش به بالای صفحه وب